English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 282 (5170 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scale U درجه بندی
calibrate U درجه بندی
calibrated U درجه بندی
calibrates U درجه بندی
calibrating U درجه بندی
gradation U درجه بندی
gradations U درجه بندی
rating U درجه بندی
ratings U درجه بندی
grade U درجه بندی
grades U درجه بندی
grading U درجه بندی
graduation U درجه بندی
calibration U درجه بندی
scaling U درجه بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
graduate U درجه بندی کردن
graduates U درجه بندی کردن
graduating U درجه بندی کردن
rate U درجه بندی کردن
rates U درجه بندی کردن
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
grade U درجه بندی رتبه
grade U درجه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade U نوع درجه بندی کردن
grades U درجه بندی رتبه
grades U درجه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U نوع درجه بندی کردن
rank U درجه دادن دسته بندی کردن
ranked U درجه دادن دسته بندی کردن
ranks U درجه دادن دسته بندی کردن
segregation U جدا کردن درجه بندی کردن
trick U درجه بندی عدسی دوربین
tricked U درجه بندی عدسی دوربین
tricking U درجه بندی عدسی دوربین
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
calibration constant U ثابت درجه بندی
calibration curve U منحنی درجه بندی
calibration error U خطای درجه بندی
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
credit rating U درجه بندی اعتبار
dan gup jeado U سیستم درجه بندی تکواندو
degree of difficulty U درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
dial collar U طوقه یا حلقه درجه بندی شده
direct reading dial U درجه بندی برای قرائت مستقیم
echelonment U درجه بندی کردن
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
forced distribution rating U درجه بندی با توزیع معین
gaduate U درجه بندی کردن تغلیظ کردن
gradate U درجه بندی کردن مخلوط کردن
grader U ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
graduate collar U حلقه یا طوقه درجه بندی شده
graduation line U خط درجه بندی شده
grand division U مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
graphic rating scale U مقیاس درجه بندی نگارهای
intergradation U درجه بندی داخلی
linear scale U درجه بندی خطی
logarithmic scale U درجه بندی لگاریتمی
maximum scale value U مقدار درجه بندی حداکثر
merit rating U درجه بندی شایستگی
peer rating U درجه بندی همسالان
performance rating U درجه بندی عملکرد
ratee U درجه بندی شونده
rater U درجه بندی کننده
rating scale U مقیاس درجه بندی
rating schedule U مقیاس درجه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
scscalable U قابل درجه بندی
suppliers rating U درجه بندی نمودن فروشنده ها
vernier U درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
color value U درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
unscourced wool U پشم درجه بندی نشده
Other Matches
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments U طرح بندی صورت بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
first class U درجه یک
second class U درجه 2
run of the mine U بی درجه
high-class U درجه یک
scalage U درجه
elevations U درجه
elevation U درجه
chinical t. U درجه
classy U درجه یک
marks U درجه
mark U درجه
copesetic U درجه یک
copacetic U درجه یک
gauges U درجه
gauged U درجه
clinical thermometer U درجه
top U درجه یک
gauge U درجه
echelons U درجه
echelon U درجه
first string U درجه یک
grades U درجه
low grade U کم درجه
aquastat U درجه
scale U درجه
titles U درجه
title U درجه
second class U درجه دو
nobby U درجه یک
pitch U درجه
number one U درجه یک
degree U درجه
third rate U درجه سه
proportions U درجه
pitches U درجه
proportion U درجه
top-notch U درجه یک
slap-up U درجه یک
degrees U درجه
grade U درجه
third-rate U درجه سه
just as well <adv.> U به یک درجه
gauge=gage U درجه
second rate U درجه دو
gage U درجه
gage=gauge U درجه
gauge glass U درجه اب
rates U درجه
kyu U درجه
top hole U درجه یک
ranked U درجه
lengths U درجه
rate U درجه
ranks U درجه
second-rate U درجه دو
length U درجه
equally <adv.> U به یک درجه
topnotch U درجه یک
tophole U درجه یک
rank U درجه
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
third-rate U درجه سوم
viscosity U درجه غلیظی
second degree of readiness U امادگی درجه دو
gradation U درجه تدریج
berate U خلع درجه
third rate U درجه سوم
upgrading U از درجه بالا
upgrades U از درجه بالا
upgraded U از درجه بالا
upgrade U از درجه بالا
void ratio U درجه تخلخل
trial elevation U درجه ازمایشی
whither U بکدام درجه
secondary alcohol U الکل 2 درجه
water hardness U درجه سختی آب
shelving U درجه شیب
baume degree U درجه بومه
by U درجه دوم
second-class U درجه دوم
battle sight U شکاف درجه
battle sight U درجه جنگی
grades U درجه رتبه
petty officers U درجه دار
white wool U پشم درجه یک
bar sight U ستون درجه
inferiors U درجه دوم
grades U درجه شدت
grade U درجه شدت
secondary carbon U کربن 2 درجه
stage U درجه مرحله
stages U درجه مرحله
inferior U درجه دوم
bar sight U شکاف درجه
secondary amine U امین 2 درجه
first-class U درجه اول
secondary hydrogen U هیدروژن 2 درجه
secondary road U جاده درجه دو
petty officer U درجه دار
gradation U ارتقای درجه
tiptop U درجه اعلی
shades U درجه رنگ
shadings U درجه رنگ
comparative U درجه تفضیلی
comparatives U درجه تفضیلی
tertiary amine U امین 3 درجه
to take one's d. U درجه گرفتن
tenth rate U درجه دهم
largely U تا درجه زیادی
t. far U تا این درجه
consistency U درجه غلظت
clump U درجه سردوشی
clumped U درجه سردوشی
clumping U درجه سردوشی
clumps U درجه سردوشی
supply sergeant U درجه دارتدارکات
shade U درجه رنگ
tertiary alcohol U الکل 3 درجه
tiptop U بالاترین درجه
tip top U بالاترین درجه
honorary U درجه افتخاری
doctorate U درجه دکتری
graduation U درجه گرفتن
doctorates U درجه دکتری
thirty degree cut U برش 03 درجه
third rater U درجه سوم
third degree of readiness U امادگی درجه سه
third class road U جاده درجه سه
stair U مرتبه درجه
the positive d. U درجه مطلق
tertiary hydrogen U هیدروژن 3 درجه
stepping U رتبه درجه
step U رتبه درجه
fluidity U درجه سفتی
supremely U با علی درجه
adjusted elevation U درجه تنظیمی
advancement in rating U ارتقاء درجه
angle of elevation U زاویه درجه
anti knock property U درجه اکتان
tertiary carbon U کربن 3 درجه
sharp shooter U تیرانداز درجه 1
baccalaureate U درجه باشلیه
baccslavreate U درجه شوالیه
secondary U درجه دوم
grade U درجه رتبه
ninths U درنهمین درجه
gradations U ارتقای درجه
ninth U درنهمین درجه
berating U خلع درجه
gradations U درجه تدریج
berates U خلع درجه
adjustability U درجه انطباق
slide aperture U شکاف درجه
ratings U درجه رتبه
superlatively U در درجه عالی
standard class U درجه استاندارد
economy class U درجه توریستی
hold a candle to <idiom> U درهمان درجه
head over heels <idiom> U منتهای درجه
rating U درجه رتبه
coarse wool U پشم درجه دو
Recent search history Forum search
2New Format
1A hero can affect on the people.
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3service times
1Cool... I just got back from working out. I did a bunch of squats and lunges lol I'm working on my big booty ;)
1according to some hierarchical imaginative medium or genere
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1I want to add a meaning, but it doesn't fuction!
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
0بسته بندی اجناس صادراتی به چه صورت خواهد بود؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com